امروز که موذن نیامد حاج اقا خودش اذن را گفت. بعد نماز ازما پرسید چه کسانی نماز میت را حفظند؟کسی از حفظ نداشت. این نماز را که ما دقت نکرده بودیم وهمیشه در هنگام اقامه نماز میت قنوت های طولانی شنیده بودیم اما اصل و واجب ان درقنوتها تنها چهار جمله اسان بود. باز هم این موضوع تلنگری شد که بدانیم باید مسایل دینی که در رساله عملیه اومده را حفظ کنیم وبرای روزی که نیاز است استفاده کنیم. یک شیعه اگر در موقعیتی مانند جای دور از دسترس وکسی نزدش در حال مرگ بود باید اعمال قبل از مرگ وبعد از مرگ را از حفظ باشد و انجام دهد.

:: برچسب‌ها: نماز میت , اذان, اقامه, حفظ,

خدا در این دنیا امکانات وتوانای های بی شماری به ما اعطا نموده که ما شاید تا اخر عمر خیلی کم از انها استفاده میکنیم یکی از این تواناییهای قدرتمند دعاست . دعا اگر از ته دل پاک انجام شود قادر به تغییر سرنوشت هاست دعا هزینه زیادی برای انجامش لازم نیست دعا را در هر زمان وهر مکان میشه اجراکرد ما میتونیم برای کسانی که می خواهیم دعا کنیم بدون اینکه اونا خبردار کنیم دعا در حق دیگران خیلی معجزه گر است

:: برچسب‌ها: دعا, معجزه, ,

تعریف وبیان کردن گناه خود ودیگران وبازگوکردن ان خود گناهی است بزرگتر چون بیان گناه پرده دری محسوب می شود وزمینه انجام وتکرار گناه را فراهم می کند وقبح وزشتی گناه را از بین می برد.

:: برچسب‌ها: گناه, قبح, تکرارگناه,

حدود چهار سال قبل تصمیم گرفتم که کارها ومهارتهای عمومی را تمرین کنم ویاد بگیرم کارها ومهارتهای که در اینده ممکن است به درد بخورد کارهای که خیلی کم عامه مردم به خود زحمت میدهند انها را یاد بگیرند کارهای مانند رانندگی انواع وسایط نقلیه حفظ دعا ها ٫یادگیرهای مهارتی هر وسیله فنی حفظ احکام ،یادگیری همه نمازها و... اما تنبلی و بی وفای نسبت به حرف های خود نگذاشت که حداقلی از موارد را انجام دهم اما حالا اجباری برایم پیش امده که باید شروع کنم نمیدانم چرا تا اجبار و زور وکمبود زمان نباشد در رفا واسایش کاری انجام نخواهیم داد در کودکی اجبار پدر٫درنوجوانی اجبار معلم٫ درسربازی اجبار فرمانده ٫ درزندگی مشترک اجبار زن ٫ اگه مدیر باشی اجبار عامه٫ در اخرت اجبار اعمالت

:: برچسب‌ها: یادگیری عمومی,

وقتی که سرباز بودم بعد از اتمام اموزشی تقسیم شدیم ومشغول نگهبانی و حراست گشتیم اما من وچند نفر از بچه ها دارای حکم درجه گروهبانی بودیم که در پادگان اموزشی جا مانده بود وتحویل نگرفته بودیم روزی یکی از بچه ها که از مرخصی برمیگشت درجه هاشو اورده بود. بعد از دیدن ان دوست عطشی سراسر وجودمو فرا گرفت ،یک حس قدرت طلبی یا برتری جوی همچنین برای فرار از وضعیت موجود (نگهبانی) واین فکر غرور افرین که بعدها عکس کارت پایان را با درجه گروهبانی به همه نشان میدهم .چه افکاری؟ حالا امروز باید برویم کلی پول بدهیم تا ان کارت روحیه اور را تعویض وبه جای ان کارت هوشمند دریافت نمود. بعضی جاها باید سخت نگرفت

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.